۱۳۸۹ مهر ۲۳, جمعه

اعدام لباس شخصی ها (بسیجیان) در مشهد

پایان مرگبار یک ماموریت
عاملین ترورها و جنایات کودتای 22 خرداد یا همان بسیجیان، در زندان وکیل آباد مشهد سر به نیست می کنند، تا نگویند آمرین آنها کدامیک از فرماندهان نیروی انتظامی بودند!

یک سال قبل از انتخابات ریاست جمهوری88 در تهران و برخی مراکز استان ها، نیروی انتظامی اقدام به جمع آوری تعدادی از افراد مسئله دار که بیشتر آنها در ارتباط با مواد مخدر و باج گیری در محلات جنوب شهر پرونده داشتند کرد.
جمع آوری این افراد با تبلیغات گسترده توام با ارعاب و خشونت همراه بود که به طور وسیع از طرف سیمای جمهوری اسلامی پوشش داده شد. مدیریت پروژه را فرماندهان نیروی انتظامی سردار رادان وسردار زارعی که هر دو از فاسد ترین افراد این نیرو هستند و تحت نظارت فرمانده سپاه عزیزجعفری صورت گرفت. البته در این زمینه، سردار زارعی فرمانده سابق نیروی انتظامی تهران بزرگ مهارت و تجربه ای بیشتر داشت. اگر بخاطر داشته باشید از او در جریان یک تسویه حساب داخلی در نیروی انتظامی، در یک خانه تیمی با 6 یا 7 زن و دختر برهنه فیلم گرفته بودند. فیلمی که از او تهیه شده بود نشان میداد که او این دختران و زنان را برهنه کرده و وادار به نماز جمعی کرده و خود از پشت آنها را تماشا می کرد. بعد از این رسوائی او را از راس نیروی انتظامی تهران بزرگ برداشتند، اما به دلیل همین ارتباط ها و مناسبات با اوباش و اداره کنندگان خانه های فساد مامور سازمان دادن طرح اوباش بگیری کردند. که این اوباش بگیری نیز در واقع فراهم ساختن مقدمات کودتائی بود که در انتخابات 22 خرداد روی داد. شبکه بزرگی از اوباش را وی سازمان داد و برای انواع جنایات به خیابان ها فرستاد و در بازداشتگاه ها نیز همین اوباش را به جان بازداشت شدگان جوان انداخت.
باز گردیم به عقب. یعنی به زمان اجرای طرح مقابله با اوباش. در جریان آن طرح، مشتی چاقوکش حرفه ای، متجاوز به عنف، جوانان کم سن و سال که در شبکه توزیع مواد مخدر و روابط جنسی بودند و عده ای زورگیر محلی را دستگیر کردند. نحوه دستگیری بسیار خشن بود تا اوباش روحیه خودشان را از دست داده و تسلیم هر خواستی شوند که بازداشت کنندگان از آنها دارند. برای محکم کاری، چند نفری از آنها را نیز اعدام کردند تا بقیه حساب کار دستشان آمده و آماده اجرای هر دستوری شوند که به آنها ابلاغ می شود. برای آنها که اعدام نشدند پرونده های قطوری درست کردند و آن را مانند شمشیر داموگلس بالای سرشان قرار دادند. بعضی از اوباش سابقه دار را هم برای سازمان دادن طرحی که برای کودتا در دست داشتند از زندان بیرون آوردند و رئیس این اوباش کردند. از جمله "اسماعیل تیغ کش" معروف که از زندان رجائی شهر یکسال و نیم پیش از انتخابات 22 خرداد آزاد شد.
برای آنها کلاس ها مخصوص آموزشی ترتیب دادند. هفته دوم انتخابات 22 خرداد، و پس از سخنرانی رهبر در نماز جمعه تهران که فرمان سرکوب معترضان را داد، این شبکه وارد عمل شد. آنها را در اکیپ های چند نفره تحت سرپرستی و نظارت واحد بسیج و لباس شخصی ها به خیابان ها فرستادند و گروهی دیگر را مامور فاجعه آفرینی در کهریزک وزیرزمین وزارت کشور کردند. البته با این وعده که پس از اتمام ماموریت می توانند حکم آزادی خود را دریافت کرده و با گرفتن مبالغی کمک مالی، یک سفر زیارتی به مشهد، حتی برای زیارت به کربلا، زندگی جدیدی را برای خود سامان بدهند.
اما مسئله به همین جا خاتمه نیافت و طرح دوم از دل طرح اول و پیش از سفر زیارتی مشهد بیرون آمد. یعنی پس از نقش آفرینی در سرکوب، ماموریت های جدیدی نیز به برخی از آنها داده شد. از جمله ترور افرادی که برای ترساندن رهبران جنبش سبز و همچنین ایجاد وحشت در میان روشنفکران و  دانشگاهیان معترض باید کشته می شدند. بعضی از آنها باید سر سپردگی کامل خود را با این ترورها ثابت می کردند. استاد مسعود علی‌محمدی از اساتيد دانشگاه تهران و استاد غلامرضا سرابی از جمله این قربانیان بودند. غلامرضا سرابی در پرونده کهریزک چند گزارش تائیدی در باره قتل های انجام شده صادر کرده بود. عامل ترور دکتر سرابی هم به همین ترتیب از میان برداشته شد. همچنان که خیلی از عاملین فجایع زیر زمین وزارت کشور و بازداشتگاه کهریزک از میان برداشته شدند و نامشان در هیچ پرونده ای نیست. البته در لیست اعدامی های زندان وکیل آباد مشهد هست.
سرانجام، بسیاری از آنها به بهانه زیارت به مشهد اعزام شدند، اما دستور دستگیری آنها در مشهد صادر شده بود و آنها را به جای زیارت مستقیم به زندان وکیل آباد مشهد بردند. در هفته های اخیر، جمع زیادی از آنها در همین زندان اعدام شده اند. آنها را در مشهد اعدام کردند تا انعکاسی در تهران نداشته باشد. آنها به خانواده های خود گفته بودند که بخشیده شده اند و اجازه گرفته اند که زندگی جدیدی را بی سر و صدا در یک گوشه دیگر ایران شروع کنند. اما همه اینها یک فریب و توطئه بود و آنها را به مشهد برده و کشتند.